وقتي بارون مي گيره چشام از عشق تو خيسه
دل برات به قول سهراب زير بارون مي نو يسه
دل برات به قول سهراب زير بارون مي نو يسه
وقتی اولین بار تو شبهای تنهایم سراغم اومدی وکنار گوشم زمزمه کردی:
در غروبی بی انتها در انتظار چه نشسته ای قلبی که بسوی تو می آید دلی که عشق تورا در سر دارد
سینه ای که گرمای وجودتو درون اوست و دستهای که گرمی بخش دستای توست اون میاد از یه غروب
____________melodi______________
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۸ ساعت 3:18 توسط علی محرابیان
|